صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 450

1. خرابی باعث تعمیر باشد بینوایی را

2. که کوری کاسه دریوزه می گردد گدایی را

3. کند با سخت رویان چرب نرمی بیشتر دوران

4. بود با استخوان پیوند دیگر، مومیایی را

5. نباشد یک قلم تأثیر با آه هوسناکان

6. به خون رنگین نگردد بال و پر، تیر هوایی را

7. اگر در سیر از چوگان ید طولی طمع داری

8. درین میدان چو گو تحصیل کن بی دست و پایی را

9. نباشد ز اقتباس نور، چشم ماه را سیری

10. الهی هیچ کافر نشکند نان گدایی را

11. ندارد گریه افسوس با اعمال بد سودی

12. که در جنس آب کردن، می فزاید ناروایی را

13. به مغزم بوی خون می آید امروز از تماشایش

14. که مالیده است بر چشم خود آن دست حنایی را؟

15. شود آسان دل از جان بر گرفتن در کهنسالی

16. که در فصل خزان، برگ از هوا گیرد جدایی را

17. ازان پهلو تهی از دوستداران می کنم صائب

18. که نتوانم به جا آورد حق آشنایی را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از سهی سرو که در راستیش همتا نیست
* صفت قامت دلجوی شما می‌شنوم
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ثمر در پای خود افشاندن از هر نخل می آید
* خوشانخلی که فیض خود به جای دور می بارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس زبان چشم خوبان را نمی داند چو ما
* روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
شعر کامل
صائب تبریزی