صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4679

1. چند روزی چو قلم سربه ته انداخته گیر

2. ورقی چند به بازیچه سیه ساخته گیر

3. نیست در عالم ناساز چو امیدثابت

4. خانه ها درگذر سیل فنا ساخته گیر

5. این گهرها که به جمعیت آن می نازی

6. آخر الامر چو اشک از نظر انداخته گیر

7. نقش هر لحظه به روی دگری می خندد

8. هرچه بردی ز حریفان دغا، باخته گیر

9. نیست چون حوصله یک نگه دورترا

10. پرده از چهره مقصود بر انداخته گیر

11. بی مثال است چو رخساره آن جان جهان

12. از علایق دل چون آینه پرداخته گیر

13. نیست شایسته افسون، جدایی از خلق

14. جامه پرشپش از دوش خود انداخته گیر

15. نیست امید اجابت چو فغان را صائب

16. علم ناله به افلاک بر افراخته گیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
* چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد
شعر کامل
حافظ
* به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس
* به دلش اندر آید ز هر سو هراس
شعر کامل
فردوسی
* گر مرید پیر دیری خرقه خمری کن بمی
* زشت باشد دلق نیلی و شراب لعل فام
شعر کامل
خواجوی کرمانی