صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 476

1. من و مصری که شکرخیز بود خاک آنجا

2. کوزه شهد شود حنظل افلاک آنجا

3. در خرابات چه حاجت به مناجات من است

4. دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا

5. در محبت لب خشک و مژه تر باب است

6. هیزم تر نفروشند ز مسواک آنجا

7. باد در دست برون می روم از صحرایی

8. که بود برق، شکار خس و خاشاک آنجا

9. در بهشتی غم او در جگرم خار شکست

10. که نیابند به درمان دل غمناک آنجا

11. نفسم تنگ شد از باغ خوشا کنج قفس

12. که در فیض گشوده است ز هر چاک آنجا

13. سفری با نفس سوخته دارم در پیش

14. که حساب نفس صبح شود پاک آنجا

15. صائب از کوی خرابات به جایی نرود

16. دختری خواسته از سلسله تاک آنجا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معاشران گره از زلف یار باز کنید
* شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید
شعر کامل
حافظ
* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی
* امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشنست
* آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
شعر کامل
سعدی