صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4898

1. هرکه از داغ نهان عشق سوزد پیکرش

2. آتش ایمن برون می آید از خاکسترش

3. عشق هر کس را نهد بر چهره خال انتخاب

4. همچو داغ لاله ریزد طشت آتش برسرش

5. تیغ او خوش بی محابا می رود در خون ما

6. حلقه ماتم نگردیده است زلف جوهرش

7. ازهواداران آن شمعم که بتوان هر سحر

8. همچو برگ گل پر پروانه رفت ار بسترش

9. گر چنین آیینه دل از غبار آید برون

10. زود خواهد شد ید بیضا کف روشنگرش

11. مستی چشمش به دور خط فزونتر شد، مگر

12. گرد خط بیهو شدارومی کند درساغرش ؟

13. نوح اگر کشتی به دریای محبت افکند

14. درفلاخن می نهد باد مخالف لنگرش

15. خواب امن و دولت بیدار، آب و آتشند

16. شمع می لرزد تمام شب به زرین افسرش

17. چون دل صائب خورد آب ازتماشای بهشت؟

18. تلخی چین جبین موج دارد کوثرش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دو عالم دست کوته کن چو سرو آزاده‌وار
* کانکه کوته دست باشد در جهان سرور شود
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود
* وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* نیستی آگه چه گویم مر تو را من؟ جز همانک
* عامه گوید «نیستی آگه ز نرخ لوبیا»
شعر کامل
ناصرخسرو