صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4930

1. همان یوسف که مصر آمد به تنگ ازبس خریدارش

2. به پشت کار حسن اونیرزد روی بازارش

3. زبس آب صباحت صیقلی کرده است رویش را

4. نگه صد جای لغزد تا گلی چیند زرخسارش

5. چه خرم گلستانی، خوش بلند اقبال رویش را

6. که از مژگان بلبل آبی نوشد خار دیوارش

7. درین مزرع کدامین دانه امید افشانم ؟

8. که در خاک فراموشی نسازد سبز زنگارش

9. هر آن بلبل که بامن دعوی هم نالگی دارد

10. به خون او گواهی می دهد سرخی منقارش

11. چو از هند دوات آید برون طاوس کلک من

12. خورد صد مارپیچ رشک، کبک از طرز رفتارش

13. چو صائب این غزل رابربیاض دل رقم می زد

14. قلم رانیشکر می کرد شیرینی گفتارش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شعرها پیشت چنان باشد که از شهر حجاز
* با یکی خرما کسی هجرت کند سوی هجر
شعر کامل
سنایی
* تا چند ز خون مژه در کوی تو احباب
* صد نامه نویسند و جواب از تو نخواهند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
* باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
شعر کامل
سعدی