صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4996

1. کرد بیهوش مرا نعره مستانه خویش

2. خواب من گشت گرانسنگ ز افسانه خویش

3. بحر و کان را کف افسوس کند بی برگی

4. گر به بازار برم گوهر یکدانه خویش

5. از شبیخون نسیم سحر ایمن می بود

6. شمع می کرد اگر رحم به پروانه خویش

7. وقت آن خوش که درین دایره همچون پرگار

8. ازسویدای دل خویش کند دانه خویش

9. عمر چون باد به تعجیل ازان می گذرد

10. که تو غافل کنی از کاه جدا دانه خویش

11. باعث غفلت من شد سخن من صائب

12. خواب من گشت گرانسنگ ز افسانه خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
* بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* از آن ساغر که نرگس داده پیوست
* شقایق خورده و افتاده سرمست
شعر کامل
وحشی بافقی
* سپید و سیاهست هر دو زمان
* پس یکدگر تیز هر دو دوان
شعر کامل
فردوسی