صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5102

1. از هر صدا نبازم چون کوه لنگر خویش

2. بحر گران وقارم درپاس گوهر خویش

3. شمع حریم عشقم پروای کشتنم نیست

4. بسیار دیده ام من در زیر پا سرخویش

5. از خشکسال ساحل اندیشه ای ندارم

6. پیوسته در محیطم ازآب گوهر خویش

7. دریافت مرغ تصویر معراج بوی گل را

8. ما رنگ گل ندیدیم از سستی پر خویش

9. شهد وصال شکر می خواست دور باشی

10. از زهر سبز کردیم چون طوطیان پر خویش

11. تا در میان آتش درباغ خلد باشی

12. ازآبروی خود کن زنهار گوهر خویش

13. زان گوهر گرامی هرگزخبر نیابی

14. تا بادبان نسازی در بحر لنگر خویش

15. روزی که در گلستان انشای خنده کردیم

16. دیدیم برکف دست چون شاخ گل سر خویش

17. دولت مساعدت کرد صیاد چشم پوشید

18. در کار دام کردم نخجیر لاغر خویش

19. غافل نیم ز ساغر هرچند بی شعورم

20. چون طفل می شناسم پستان مادر خویش

21. کردار من به گفتار محتاج نیست صائب

22. در زخم می نمایم چون تیغ جوهر خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
* هر جا که نام حافظ در انجمن برآید
شعر کامل
حافظ
* ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
* سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن
شعر کامل
حافظ
* تنی زنده دل، خفته در زیر گل
* به از عالمی زندهٔ مرده دل
شعر کامل
سعدی