صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5110

1. محبت تو ز دل داد پیچ و تاب عوض

2. گرفت خاک سیه،داد مشک ناب عوض

3. ستاره ای به دل از داغ عشق او دارم

4. که نه به ماه کنم نه به آفتاب عوض

5. به نور عقل درین انجمن کسی بیناست

6. که کرد دولت بیدار را به خواب عوض

7. شدم خراب زبیم خراج،ازین غافل

8. که گنج می طلبند از من خراب عوض

9. متاع دل به کسی داده ام که خرسندم

10. ز بد معاملگی گر دهد حساب عوض

11. که می خورد به می ناب، زهد خشک مرا؟

12. که با محیط گهر می کند سراب عوض ؟

13. بهشت نقد شود رزق خوش معامله ای

14. که می فروشد و گیرد زمن کتاب عوض

15. مگر به عشق دل خویش خوش کنم صائب

16. و گرنه عمر ندارد به هیچ باب عوض


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
* گر نفسی می‌زنیم بازپسین است
شعر کامل
سعدی
* آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
* الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
شعر کامل
سعدی
* ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
* از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
شعر کامل
سعدی