صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5149

1. چنان که بلبل مسکین بود خزان درباغ

2. ز یار و دوست جدا مانده ام چنان درباغ

3. سبک در آیم وبیرون روم سبک چو نسیم

4. نیم به خاطر نازکدلان گران درباغ

5. فتاده ایم پی هم چو برگهای خزان

6. اگر چه یک دوسه روزیم میهمان درباغ

7. ز خویش خیمه برون زن، غم رفیق مخور

8. که شد ز بوی گل آماده کاروان درباغ

9. بگیر خون خود از جام ارغوانی رنگ

10. که یک دو هفته بود جوش ارغوان درباغ

11. ز نارسایی مشرب، میان باده کشان

12. خجل ز خشکی خویشم چو آشیان درباغ

13. چو برگ غنچه نشکفته ما گرفته دلان

14. نشد که سر به هم آریم یک زمان درباغ

15. مرا که چشم به پای خودست چون نرگس

16. چه سود ازین که بود منزل و مکان درباغ ؟

17. ترست از عرق شرم جیب و دامن گل

18. شب گذشته که بوده است میهمان درباغ ؟

19. که خوشه چین شده یارب دگر ز خرمن گل ؟

20. که برق می جهد از چشم بلبلان درباغ

21. دلیل تنگدلی بس بود همین صائب

22. که همچوغنچه خموشم به صد زبان درباغ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل چه داند که درد بلبل چیست؟
* او همین کار رنگ و بو داند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
* که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
* قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست
شعر کامل
حافظ