صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5216

1. از ترزبانیم نشد آسوده کام خشک

2. کز آب تیغ، سبز نگردد نیام خشک

3. زنهار تن به نام مده چون نگین، که شد

4. عالم سیاه درنظر من زنام خشک

5. غیر از جواب خشک ندارد نتیجه ای

6. آن را که هدیه ای نبود جز سلام خشک

7. از ریزش است دست تو چون ابر اگر تهی

8. از سایلان دریغ مدار احترام خشک

9. بی خال کرد زلف تو صید هزار دل

10. هرچند کار دانه نیاید ز دام خشک

11. پروای مرگ نیست تهیدست را، چرا

12. از سرنگون شدن کند اندیشه جام خشک

13. خوبان به بوسه گر لب عشاق ترکنند

14. تر می شود ز نام عقیق تو کام خشک

15. تا شعر آبدار نباشد به کس مخوان

16. سوهان روح خلق مشو ازکلام خشک

17. زان لعل آبدار که می می چکد ازو

18. صائب نصیب ما نبود جز پیام خشک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس
* نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* طوفان خون، ز چشم جهان جوش می زند
* بر چرخ، نخل ماتمیان، دوش می زند
شعر کامل
حزین لاهیجی
* چون نیست هیچ کس که به فریاد من رسد
* خود رقص می کنم چو سپند از نوای خویش
شعر کامل
صائب تبریزی