صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5421

1. گر ز دلتنگی لبی چون غنچه خندان می کنم

2. ترک سرزین رهگذر بر خویش آسان می کنم

3. سایلان از شرم احسان اب می گردند و من

4. می شوم آب از حیا با هر که احسان می کنم

5. تا چو عیسی دست خود از چرک دنیا شسته ام

6. دست در یک کاسه با خورشید تابان می کنم

7. تنگ ظرفی دستگاه عیش را سازد وسیع

8. هست تا یک قطره می در شیشه طوفان می کنم

9. گر چه خون در پیکرم ز افسردگی پژمرده است

10. پنجه در سر پنجه دریا چو مرجان می کنم

11. هر که از سنگین دلی خون می کند در کاسه ام

12. از دل خونگرم من لعل بدخشان می کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو در آینه نگه کن که چه دلبری ولیکن
* تو که خویشتن ببینی نظرت به ما نباشد
شعر کامل
سعدی
* کوهکن بر یاد شیرین و لب جان پرورش
* جان شیرین داد و غیر از تیشه نامد بر سرش
شعر کامل
وحشی بافقی
* قفس تنگ فلک جای پر افشانی نیست
* یوسف نیست درین مصر که زندانی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی