صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5493

1. به ناکامی ز خاک آستانت دردسر بردم

2. دعای طاق ابرویت به محراب دگر بردم

3. درین مدت که عمر من سرآمد در نظر بازی

4. چه از خورشید خسارت بغیر از چشم تر بردم

5. به کوته دستی من خون اگر گریند جا دارد

6. که من دست تهی چون بهله زان موی کمر بردم

7. مرا زیبد به سربازان عالم گردن افرازی

8. که گوی دل زچوگان خم زلفت بدر بردم

9. برهمن گرمرا سوزد به صندل جای آن دارد

10. که بر پای صنم تا جبهه سودم دردسر بردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
* وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
شعر کامل
مولوی
* خوردن گندم برون انداخت آدم را ز خلد
* تا بدانی پیش حق یک جو اطاعت سهل نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
* یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
شعر کامل
حافظ