صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5645

1. کیستم من که ز فرمان تو سرگردانم؟

2. آب در دیده به صد خون جگر گردانم

3. نه چنان آمده عشقت که به افسون برود

4. نه چنان رفته ز دل صبر که برگردانم

5. دارم آن صبر که گر در قدحم زهر کنند

6. به سبکدستی تسلیم، شکر گردانم

7. برو ای ناصح بیدرد که روی دل من

8. در شمار ورقی نیست که برگردانم

9. پا مزن آنقدر ای باده به خاکستر من

10. که شبی در قدم شمع، سحر گردانم

11. چند در دیده من باشی و از حیرانی

12. گرد آفاق چو خورشید نظر گردانم؟

13. از عدم چون به وجود آمدی ای عمر عزیز

14. آنقدر باش که من رخت سفر گردانم

15. بشنوی ای صائب اگر قصه شیرین مرا

16. پرده گوش ترا تنگ شکر گردانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از ترشرویی ما خاک چه پروا دارد؟
* می اگر سرکه شود تاک چه پروا دارد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* اول از بدگویی مردم دهن را پاک کن
* بعد ازان بر گوشه دستار خود مسواک زن
شعر کامل
صائب تبریزی
* بازیچه امواج بود کشتی خالی
* دل را ز غم و درد سبکبار مدارید
شعر کامل
صائب تبریزی