صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 565

1. آب حیوان زند آب در میخانه ما

2. می گزد خضر لب از حسرت پیمانه ما

3. از سر شیشه اگر پنبه بگیرد ساقی

4. گل ابری شود از گریه مستانه ما

5. در دل ما نبود منزلتی دنیا را

6. گنج افتاده ز طاق دل ویرانه ما

7. دانه سوخته خال، پر و بال رساند

8. بر لب کشت همان خال بود دانه ما

9. چند از دور کسی دست بر آتش دارد؟

10. رشته فرسود ادب شد پر پروانه ما

11. صائب از بس که پریشانی خاطر جمع است

12. جغد وحشت کند از سایه ویرانه ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زلف پر چین تو مشاطه شبی شانه نکرد
* که دو صد خون به دل محرم و بیگانه نکرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
* دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند
شعر کامل
شیخ بهایی
* یا بیا کن دل ز خون چون نار و نفع خلق شو
* ورنه رخ را رنگ ده بی نفع چون گلنار باش
شعر کامل
سنایی