صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5654

1. دست در یوزه خسیسانه به بالا چه کنم؟

2. طرف وعده کریم است تقاضا چه کنم؟

3. نیست یک جبهه واکرده درین وحشتگاه

4. ننهم روی خود از شهر به صحرا چه کنم؟

5. از گرانان جهان قاف سبکروحترست

6. نکشم رخت بر سر منزل عنقا چه کنم؟

7. زندگی را کند احسان ترشرویان تلخ

8. برنگردم به لب تشنه ز دریا چه کنم؟

9. پیش هر کس نتوان کرد دل خود خالی

10. ننهم سر به خط جام چو مینا چه کنم؟

11. نه چنان مرده دل من که دگر زنده شود

12. دم جان بخش توقع ز مسیحا چه کنم؟

13. نوشداروی امان در گره حنظل نیست

14. شهد راحت طلب از قبه خضرا چه کنم؟

15. می توان چشم ز اوضاع جهان پوشیدن

16. با دل روشن و با جان مصفا چه کنم؟

17. مطلب روی زمین در ته دامان شب است

18. نزنم دست در آن زلف چلیپا چه کنم

19. سایه را سرکشی از سرو سبک جولان نیست

20. نروم در پی آن قامت رعنا چه کنم؟

21. بی کشاکش نبود موجه دریای سراب

22. طمع خاطر آسوده ز دنیا چه کنم؟

23. آب و رنگ چمن از برق سبکسیرترست

24. سربرآرم ز گریبان تماشا چه کنم؟

25. من که از خانه بدوشان جهانم چو حباب

26. از گرانسنگی سیلاب محابا چه کنم

27. نیست در عالم ایجاد چو فریادرسی

28. تلخ صائب دهن از شکوه بیجا چه کنم؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا دل نمی برم ز کسی، دل نمی دهم
* صیاد من نخست گرفتار من شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی
* اگر بارهٔ آهنینی به پای
* سپهرت بساید نمانی به جای
شعر کامل
فردوسی