صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5701

1. به توبه راهنمون گشت باده نابم

2. کمند دولت بیدار شد رگ خوابم

3. مرا به گوشه ظلمت سرای خود ببرید

4. که زخم دیده نمکسود شد ز مهتابم

5. به پای خم برسانید سجده ای از من

6. که زنده در ته دیوار کرد محرابم

7. چه عقده وا شود از دل به زهد خشک مرا

8. چه دانه خرد کند آسیای بی آبم

9. به حکمت از لب من مهر خامشی بردار

10. که پر چو کوزه سربسته از می نابم

11. من رمیده کجا تنگنای چرخ کجا

12. حریف شیشه سر بسته نیست سیمابم

13. ز من تلاطم این بحر بیکنار مپرس

14. که خوشتر از کمر وحدت است گردابم

15. شده است یک گره از پیچ و تاب رشته من

16. هنوز چرخ سبکدست می دهد تابم

17. نشد به یار رسد نامه شکایت من

18. غبار گشت به نزدیک بحر سیلابم

19. زبان شکوه بود سبزه تخم سوخته را

20. از آن نمی دهد این چرخ شیشه دل آبم

21. ز چشم شور فلک امن نیستم صائب

22. و گر نه در گذر سیل می برد خوابم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* صد هزاران دل گم گشته توان پیدا کرد
* گر شبی شانه کند موی عبیر افشان را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
* محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم
شعر کامل
حافظ