صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5811

1. آن بختم از کجاست سخن زان دهن کشم؟

2. این بس که گاهی از قلم او سخن کشم

3. باد خزان که خار به چشمش شکسته باد!

4. نگذاشت همچو غنچه نفس در چمن کشم

5. مرغی به آشیانه خود خار اگر برد

6. صد ناله غریب ز شوق وطن کشم

7. از بوسه غیر دلزده گردیده است و من

8. در فکر این که چون زلب او سخن کشم

9. تیغ اجل دو دست مرا گر قلم کند

10. مشق جنون همان به بیاض کفن کشم

11. خون از دماغ غنچه تصویر گل کند

12. در محفلی که شانه به زلف سخن کشم

13. صائب زبس که دست زعالم کشیده ام

14. شرم آیدم که دست به زلف سخن کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا به شطرنج نظر با آن دو رخ بردیم دست
* در نخستین دست نقدِ دین و دل در باختیم
شعر کامل
جامی
* دم آخر که مررا عمر به سر می‌آید
* گر تو آیی به سرم عمر دگر می‌آید
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان
* کان شوخ سربریده بند زبان ندارد
شعر کامل
حافظ