صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 594

1. ز دوزخ است چه پروا نیازمند ترا؟

2. که ساخت شعله سویدای دل سپند ترا

3. مگر ز خاک شهیدان عشق می آیی؟

4. که دست و پای نگارین بود سمند ترا

5. سپهر سبزه خوابیده ای است در قدمش

6. به عمر خضر چه نسبت قد بلند ترا؟

7. تبسم تو دل از کار می برد چون صبح

8. چه حاجت است مکرر کنند قند ترا؟

9. به بی قرار تو دوزخ چه می تواند کرد؟

10. که آتش است بهار طرب سپند ترا

11. چو آمدی به شکار من آنقدر بنشین

12. که طوق گردن ایمان کنم کمند ترا

13. شکار لاغر ما نیست قابل تسخیر

14. وگرنه رتبه آزادگی است بند ترا

15. اگر چه تنگ شکر شد جهان ز گفتارش

16. ندیده است کسی لعل نوشخند ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
* بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
شعر کامل
حافظ
* گر مزاج نخل و نحل از لطف او یابد مدد
* نیش او پر نوش گردد خار آن خرما شود
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
* فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
شعر کامل
حافظ