صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6004

1. چون صدف تا چند پیش ابر دست افراشتن؟

2. اشک حسرت را فرو خوردن، گهر پنداشتن

3. چند پیش صبح بردن آبروی اشک و آه؟

4. در زمین شور تا کی تخم ریحان کاشتن؟

5. خیمه بیرون زن ز هستی، تا توانی چون حباب

6. در ته یک پیرهن با بحر صحبت داشتن

7. تخم رنجش در زمین دوستی پاشیدن است

8. شکوه احباب را پوشیده در دل داشتن

9. تا کمان آسمان در زه بود تقدیر را

10. از تهی مغزی است گردن چون هدف افراشتن

11. صائب از خاک عدم شکر اگر حاصل شود

12. از لب جانان تمتع می توان برداشتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
* ستاک نسترن گویی بت لاغر میانستی
شعر کامل
فرخی سیستانی
* آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
* هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
شعر کامل
حافظ
* ای لعبت خندان لب لعلت که مزیده‌ست؟
* وی باغ لطافت به رویت که گزیده‌ست؟
شعر کامل
سعدی