صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6093

1. شد در ایام کهنسالی گرانتر خواب من

2. در کف آیینه لنگردار شد سیماب من

3. صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید

4. پرده دیگر شد از غفلت برای خواب من

5. بس که با گرد خجالت طاعتم آمیخته است

6. خاک می لیسد زبان شمع در محراب من

7. تا نپیوندم به دریا، نیست آسایش مرا

8. می کند گرد یتیمی خاک را سیلاب من

9. پیچ و تاب رشته برمی داشت دست از گوهرم

10. تشنه ای سیراب می گردید اگر از آب من

11. همچو پیکان در تن از بی طاقتی در گردش است

12. از کجا تا سر برون آرد دل بی تاب من

13. گر چه از سرگشتگان این محیطم عمرهاست

14. نیست غیر از مشت خاری حاصل گرداب من

15. دارد از زورآوری خم در خم صید نهنگ

16. سر فرو نارد به صید ماهیان قلاب من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این یک نفس که دیده ما میهمان توست
* آیینه پیش رو نگذاری چه می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت
* هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن
شعر کامل
حافظ
* دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
* هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد
شعر کامل
هلالی جغتایی