صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6174

1. پیش هر ناشسته رویی وا مکن لب بیش ازین

2. آبروی خود مبر در عرض مطلب بیش ازین

3. گر شب خود را نمی سازی ز برق آه روز

4. روز خود را از سیه کاری مکن شب بیش ازین

5. می شود زلف حواس از باد پیما تار و مار

6. پوچ گویان را مزن انگشت بر لب بیش ازین

7. کاهلی خوابیده می سازد ره نزدیک را

8. خواب آسایش مکن بر پشت مرکب بیش ازین

9. برنمی آید نفس از واصلان بحر عشق

10. دعوی عرفان مکن ای نامؤدب بیش ازین

11. بر چراغان تجلی آستین افشان مشو

12. شکوه بیجا مکن از سیر کوکب بیش ازین

13. برگریز ناخن تدبیر شد، دل وا نشد

14. این گره در کار ما مپسند یارب بیش ازین

15. کعبه و بتخانه یکسان است صائب پیش سیل

16. حرف کفر و دین مگو با اهل مشرب بیش ازین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قیامتست سفر کردن از دیار حبیب
* مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب
شعر کامل
سعدی
* آن که ما سرگشته اوییم در دل بوده است
* دوری ما غافلان از قرب منزل بوده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
* که منتی است ز شمشیر او به گردن من
شعر کامل
فروغی بسطامی