صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6186

1. ز چشم ظالم او چون نیندیشند معصومان؟

2. که دارد غمزه ای گیرنده تر از خون مظلومان

3. نیفتد هیچ کافر بر زبان ناصحان یارب!

4. مرا کردند عاقل رفته رفته این نفس شومان

5. اگر در دامن محشر گنه این آبرو دارد

6. بسا خجلت که خواهد شد گریبانگیر معصومان

7. صفا می بارد از آب گهر آیینه دولت

8. مهل آید برون از پرده آب چشم مظلومان

9. به شکر این که محروم از وصال او نه ای صائب

10. بگو در وقت فرصت شمه ای از حال محرومان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غافل مشو ز عمر که ساکن نمی شود
* سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست
شعر کامل
رهی معیری
* تو در آیینه نظر داری و زین بی‌خبری
* که به دیدار تو آیینه نظرها دارد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
* در آفتاب سایه شاه و گدا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی