صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6219

1. شب عیدست ساقی باده روشن مهیا کن

2. تماشای مه نو را ز جام زر دو بالا کن

3. خمارآلود بی تاب است در خمیازه پردازی

4. لب ما بسته می خواهی، دهان شیشه را وا کن

5. به شکر این که در زیر نگین داری می لعلی

6. سفال و سنگ این ویرانه را یاقوت سیما کن

7. عجب عیشی است ماه نو به روی دوستان دیدن

8. قدح بردار و ارباب طرب را جمع یک جا کن

9. ز زهد خشک چون تسبیح در دل صد گره دارم

10. به جامی قبضه خاک مرا دامان صحرا کن

11. ز احیای زمین مرده به طاعت نمی باشد

12. دل افسرده ما را به جام باده احیا کن

13. ز معماری نصیب خضر عمر جاودانی شد

14. به درد باده تا ممکن بود تعمیر دلها کن

15. ز مستی کن لب جان بخش را تلقین گویایی

16. جهان چون چشم سوزن تنگ بر چشم مسیحا کن

17. به روی دل توان تسخیر کردن ملک دلها را

18. کلاه سرکشی از سر بنه، تیغ از کمر وا کن

19. کمند آسمانی پاره گردیدن نمی داند

20. دل دیوانه را زنجیر ازان زلف چلیپا کن

21. ندارد تاب دست انداز جرأت دامن پاکان

22. زمین سینه را پاک از خس وخار تمنا کن

23. ز اقبال کریمان آبرو گوهر شود صائب

24. لب خواهش به ابر نوبهاران چون صدف وا کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
* قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی