صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6226

1. سر بی مغز را از باده گلرنگ خالی کن

2. دل خود را مصفا از شراب لایزالی کن

3. چو نقش بوریا بر خاک نه پهلوی لاغر را

4. می ریحانی تحقیق در جام سفالی کن

5. چو ماه بدر عمری جلوه تن پروری کردی

6. به گردون ریاضت روزگاری هم هلالی کن

7. همیشه برق فرصت بر مراد کس نمی خندد

8. اگر هم گریه ای یابی دلی از گریه خالی کن

9. زبان بازی به شمع بی ادب بگذار در مجلس

10. به بزم حال چون آیی شمار نقش قالی کن

11. مکن تن پروری تا می توان دل را صفا دادن

12. چو اصحاب یمین تعمیر ایوان شمالی کن

13. ز نخل زندگی تا هست برگی بر قرار خود

14. ز آه سرد چون باد خزان بی اعتدالی کن

15. نداری دسترس چون بر زر و سیم جهان صائب

16. دل احباب را تسخیر از نیکو خصالی کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رشک اشک حاسد تو چون بقم شدست
* از رنج روی دشمن تو چون زریر باد
شعر کامل
انوری
* شب مردان خدا روز جهان افروزست
* روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
شعر کامل
سعدی
* تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز
* همه شب ذکر تو می‌رفت و مکرر می‌شد
شعر کامل
سعدی