صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6252

1. نیم غمگین که مرگ آرد مرا از زندگی بیرون

2. ازین داغم که می آرد ز شغل بندگی بیرون

3. چنین کز قطع راه زندگانی مانده گردیدم

4. مگر خواب اجل آرد مرا از ماندگی بیرون

5. تهیدستی است بر اهل کرم از کوه سنگین تر

6. نیارد از گرانی ابر را بارندگی بیرون

7. کند همصحبت بد در نظرها خوار نیکان را

8. پر طاوس را پا آرد از زیبندگی بیرون

9. تواضع می فزاید رتبه ارباب دولت را

10. ز غلطانی نیاید گوهر از ارزندگی بیرون

11. ز پیری می کشد از ظلم دست خویش هم ظالم

12. خمیدن تیغ را آرد گر از برندگی بیرون

13. برآورد آن که از دوزخ من آلوده دامان را

14. مرا ای کاش می آورد از شرمندگی بیرون

15. رگ گردن فزود از طوق قمری سرو را صائب

16. ز رعنایی نیارد سرکشان را بندگی بیرون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نصیحتگوی ما عقلی ندارد
* بر او گو در صلاح خویشتن کوش
شعر کامل
سعدی
* شعر و عرش و شرع از هم خاستند
* تا دو عالم زین سه حرف آراستند
شعر کامل
عطار
* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی