صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6284

1. می کند آن که علاج دل بیچاره من

2. کاش می داشت خبر از دل آواره من

3. از تماشای دو عالم نشود سیر نگاه

4. هر که گردید بدآموز به نظاره من

5. بس که سیراب شد از گریه من، می آید

6. کار سنگ یده از مهره گهواره من

7. باده آتش، پر پروانه بود پرده شرم

8. این سخن را بچشانید به میخواره من

9. صائب از اهل وفا پاک شد آفاق و هنوز

10. از جفا سیر نشد یار جفاکاره من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
* چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد
شعر کامل
حافظ
* دلا! ز هجر مکن ناله، زان که در عالم
* غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز
شعر کامل
حافظ
* ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
* از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
شعر کامل
سعدی