صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6348

1. اگر به سوخته جانی رسد شراره من

2. امید هست که روشن شود ستاره من

3. به گریه ربط من امروز نیست، کز طفلی

4. ز اشک، تخت روان بود گاهواره من

5. میا به دیدنم ای سنگدل برای خدا

6. که خون شود جگر سنگ از نظاره من

7. ز سقف پست خطرهاست سربلندان را

8. مگر پیاده شود همت سواره من

9. نشد گشاده ز دل عقده ای مرا، هر چند

10. ز سبحه گرد برآورد استخاره من

11. خراب می شوی، از پیش راه من برخیز

12. که کار سیل کند مستی گذاره من

13. به نور ماه مرا نیست حاجتی صائب

14. که پاره دل خویش است ماهپاره من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لبش ندانم و خدش چگونه وصف کنم
* که این چو دانهٔ نارست و آن چو شعلهٔ نار
شعر کامل
سعدی
* پس مقالات من و مجلس تو
* راست چون زیره و چون کرمانست
شعر کامل
انوری
* روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی
* ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
شعر کامل
مولوی