صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6362

1. گشتم غبار و غیرت ناورد من همان

2. در چشم خصم خاک زند گرد من همان

3. میخانه را به آب رسانید ساغرم

4. گل می کند خزان ز رخ زرد من همان

5. صبح قیامت از تب خورشید شد خلاص

6. از استخوان برون نرود درد من همان

7. دارم چو صبح اگر چه به بر آفتاب را

8. خون می تراود از نفس سرد من همان

9. با بحر اگر چه دست در آغوش کرده است

10. چون موج می تپد دل بی درد من همان

11. صائب اگر چه کرد برابر مرا به خاک

12. دارد سپهر دون سر ناورد من همان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم بروی روشن تو روی برنهم
* گفتا که آب گل ببرد رنگ زعفران
شعر کامل
فرخی سیستانی
* اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
* به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
شعر کامل
سعدی
* ای مطرب جان چو دف به دست آمد
* این پرده بزن که یار مست آمد
شعر کامل
مولوی