صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 638

1. گرفت خط تو دلهای بی قراران را

2. غبار، جامه فتح است خاکساران را

3. ز خوان عالم بالاست رزق خاموشان

4. سحاب آب دهد تیغ کوهساران را

5. لب تو پرده راز مرا تنک کرده است

6. شراب دشمن جان است رازداران را

7. همین نه پشت من از بار دل، شکسته شده است

8. شکست خامی این میوه شاخساران را

9. چه طرف بست می از صحبت نمک، زنهار

10. مده به مجلس می راه، هوشیاران را

11. حضور دایمی از هجر دایمی بترست

12. ز وصل گل چه تمتع بود هزاران را؟

13. ز ماجرای خط و زلف یار دانستم

14. که رفته رفته خورد مور مغز ماران را

15. گران چو ابر شب جمعه است بر خاطر

16. وجود محتسب شهر، میگساران را

17. ازان ز داغ نهان پرده بر نمی دارم

18. که دست و دل نشود سرد، لاله کاران را

19. همای عالم توحید، دانه پرور نیست

20. ز ما دعا برسانید سبحه داران را

21. گرفته نیست دل صائب از گرفت حسود

22. محک بلند کند رتبه، خوش عیاران را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سینه را دل چاک می سازد به امید وصال
* پسته را شوق شکر در پوست خندان می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست
* خبر از دوست ندارد که ز خود با خبرست
شعر کامل
سعدی
* صبر کن بر سخن سردش زیرا کان دیو
* نیست آگاه هنوز، ای پسر از نرخ پیاز
شعر کامل
ناصرخسرو