صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6389

1. در کاسه سپهر کند خاک گرد من

2. رحم است بر کسی که شود هم نبرد من

3. در شهربند عافیت از خاکساریم

4. دیوار می کشد به ره سیل گرد من

5. بی اختیار آب روان می کند ز چشم

6. چون آفتاب دیدن رخسار زرد من

7. یک نقطه است اشک در مجموعه غمم

8. یک مصرع است آه ز دیوان درد من

9. گرد یتیمی از گهرم گرچه می چکد

10. بر هیچ خاطری ننشسته است گرد من

11. قسمت چو ابر گرد جهان می دواندم

12. تا از کدام بحر بود آبخورد من

13. هر چند پایه تو بلند اوفتاده است

14. غافل مشو ز ناله گردون نورد من

15. نقصان نمی کند کسی از دستگیریم

16. پایش فرو به گنج رود پایمرد من

17. صائب ز می مرا نتوان لاله رنگ ساخت

18. چون شعله رنگ بست بود روی زرد من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده‌ایم
* هم دل بدان دو سنبل هندو نهاده‌ایم
شعر کامل
حافظ
* دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری
* اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد
شعر کامل
وحشی بافقی
* جای دل در سینه صد پاره دارم آتشی
* شعله را چون گل درون پیرهن پیچیده ام
شعر کامل
رهی معیری