صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6416

1. صاف است به گردون دل بی کینه مستان

2. زنگار نگیرد به خود آیینه مستان

3. در آینه هر نقش کجی راست نماید

4. کین مهر شود در دل بی کینه مستان

5. آیینه ز خاکستر اگر نور پذیرد

6. از دردکشی صاف شود سینه مستان

7. در گلشن وحدت گل رعنا نتوان یافت

8. یکرنگ بود شنبه و آدینه مستان

9. در ناف غزالان ختن مشک نهان است

10. غافل مشو از خرقه پشمینه مستان

11. گنجوری گوهر طلبد حوصله بحر

12. هر دل نشود محرم گنجینه مستان

13. جامی که توان دید در او راز جهان را

14. در عالم ایجاد بود سینه مستان

15. سرپنجه خورشید به شبنم نتوان تافت

16. دل صاف کن ای محتسب از کینه مستان

17. حسنی که ز خط بر سر انصاف نیاید

18. بی فیض بود چون شب آدینه مستان

19. صائب پی روشن گهران گیر که زنگار

20. طوطی شود از پرتو آیینه مستان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکایتی که ز زلف دراز اوست مرا
* به گفتن و به شنیدن نمی شود آخر
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر نه مدح تو گوید زمانه سوسن را
* بنفشه‌وار زبان از قفا بدر گیرد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری