صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6484

1. محو چون خواهی شد آخر محو آن رخسار شو

2. خاک چون می گردی آخر خاک پای یار شو

3. برنمی دارد گرانی راه صحرای طلب

4. گرد هستی برفشان از خود سبکرفتار شو

5. در سیه کاری سرآمد روزگارت چون قلم

6. از سر گفتار بگذر، بر سر کردار شو

7. جامه احرام را بر خود کفن کردن خطاست

8. گر نداری زنده شب را، در سحر بیدار شو

9. چون حباب از حرف پوچ است این تهیدستی ترا

10. مهر خاموشی به لب زن، مخزن اسرار شو

11. در خرابی های تن تردست چون سیلاب باش

12. چون به دیوار یتیمان می رسی معمار شو

13. سخت رویی موجه آفات را آهن رباست

14. مرد سوهان حوادث نیستی هموار شو

15. چند چون پرگار خواهی گشت بر گرد جهان؟

16. پای در دامن گره کن مرکز ادوار شو

17. خار بی گل چند خواهی بود از تیغ زبان؟

18. بی زبانی پیشه خود کن گل بی خار شو

19. گنج را بی زبان ممکن نیست صائب یافتن

20. بی تأمل در دهان اژدها و مار شو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
* چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
شعر کامل
حافظ
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو از کوه بفروخت گیتی فروز
* دو زلف شب تیره بگرفت روز
شعر کامل
فردوسی