صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6488

1. از گرانجانی گران بر خاطر دنیا مشو

2. تا توان برداشت باری بار بر دلها مشو

3. تا نمی در جویبارت چون سبوی باده هست

4. بار دوش خلق از کوتاه دستی ها مشو

5. تا توانی گوهر شهوار شد، از فکر پوچ

6. چون کف بی مغز بار خاطر دریا مشو

7. بادبان را کشتی پربار لنگر می کند

8. روح را از نعمت الوان حنای پا مشو

9. جمع کن چون غنچه اوراق دل از چین جبین

10. چون گل بی درد خرج خنده بیجا مشو

11. از جهان آب و گل بگذر سبک چون گردباد

12. چون ره خوابیده بار خاطر صحرا مشو

13. خوبه صحبت کرده را تنهایی از مردم بلاست

14. خوبه تنهایی کن از همصحبتان تنها مشو

15. روز اگر شان بزرگیهاست دامنگیر تو

16. در دل شب غافل از دریوزه دلها مشو

17. از سحرخیزی رسد شبنم به وصل آفتاب

18. چشم بگشا، غافل از بیداری شبها مشو

19. هر چه در آفاق باشد هست در انفس تمام

20. سیر کن در خویشتن صائب جهان پیما مشو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ز دریا به دریا همی مرد بود
* رخ ماه و خورشید پر گرد بود
شعر کامل
فردوسی
* خوارم مکن که ریختن آب روی را
* با خون صد شهید مقابل نهاده اند
شعر کامل
نظیری نیشابوری