صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 649

1. به کوی عشق مبر زاهد ریایی را

2. مکن به شهر بدآموز، روستایی را

3. جماعتی که به بیگانگان نمی جوشند

4. نچیده اند گل باغ آشنایی را

5. ز زلف ماتمیان ناخنی چه بگشاید؟

6. قلم چه داد دهد قصه جدایی را؟

7. چه دل به شبنم این باغ و بوستان بندم؟

8. که کرده اند روان، درس بی وفایی را

9. هلاک غیرت آن رهروم که می دارد

10. ز چشم آبله پنهان، برهنه پایی را

11. ز نقش شهپر طاوس می توان دانست

12. که چشمهاست به دنبال، خودنمایی را

13. نمی شود نشود فرق سرکشان پامال

14. سفر به خاک بود ناوک هوایی را

15. تلاش چاشنی کنج آن دهن صائب

16. به کام شکر، شیرین کند گدایی را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی
* دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
* زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی