صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6589

1. شنیدم آه گرمی با تو گستاخانه سرکرده

2. به جسم نازکت بیماری چشمت اثر کرده

3. گل رخسارت از دلسوزی تب آتشین گشته

4. ملاقات لبت تبخاله را تنگ شکر کرده

5. خمار خون مظلومان که بی قیدانه می خوردی

6. سر بی مهریت را آشنای دردسر کرده

7. رگ دست ترا کز رشته جان است نازکتر

8. طبیب بی مروت بوسه گاه نیشتر کرده

9. به امیدی که با نبض تو دستی آشنا سازد

10. مسیح از خانه خورشید آهنگ سفر کرده

11. ترا صائب اگر پای عیادت هست خوش باشد

12. که ما را این خبر از هستی خود بی خبر کرده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ
* عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
* تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
شعر کامل
حافظ
* ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
* باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی