صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6772

1. ازان پیچیده ام همچو صدا در ظرف خاموشی

2. که نتواند نهاد انگشت کس بر حرف خاموشی

3. نسازد سرمه آفاق شبگردی نفس گیرش

4. کند چون صبحدم هر کس نفس را صرف خاموشی

5. ازان رزق صدف گردید فیض عالم بالا

6. که با آن دستگه دریا ندارد ظرف خاموشی

7. همین بس فضل خاموشی که در هر انجمن باشد

8. به نیک و بد نیفتد بر زبانها حرف خاموشی

9. بود چون پسته بی مغز، صائب باد در دستش

10. نبندد از لب گفتار هر کس طرف خاموشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منم دیوانه و او سرو قامت
* حدیث راست از دیوانه پرسید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* سوسنی با صد زبان گر حال من با او بگفت
* تو چو نرگس بی‌زبان از چشم اسراری بگو
شعر کامل
مولوی
* جهان چون گذاری همی بگذرد
* خردمند مردم چرا غم خورد
شعر کامل
فردوسی