صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 679

1. می می کند خیال تنک ظرف آب را

2. ویرانه سیل می شمرد ماهتاب را

3. دل می تپد به خون ز تمنای خویشتن

4. بر سیخ می کشد رگ خامی کباب را

5. مجنون کمند طره لیلی کند خیال

6. بر روی دشت، جلوه موج سراب را

7. دلمرده ای که سر به گریبان خواب برد

8. کافور ساخت یاسمن ماهتاب را

9. عشق است ترجمان نفس های سوخته

10. آتش کند ترنم مرغ کباب را

11. عنبر به رخ فکنده نقاب از بهار خویش

12. تا دیده است آن خط چون مشک ناب را

13. زنار چشم از رگ خواب است، زینهار

14. مژگان صفت به چشم مده جای، خواب را

15. تن ده به بخت شور که خوابانده است چرخ

16. از صبح در نمک جگر آفتاب را

17. از پختگی است عاشق اگر گریه کم کند

18. خونابه است شاهد خامی کباب را

19. ای گل که موج خنده ات از سر گذشته است

20. آماده باش گریه تلخ گلاب را

21. من چون نفس کشم، که فراموش می کند

22. بر آتش عذار تو مو پیچ و تاب را

23. در بزم قرب، پاس نفس داشتن بلاست

24. زان دور عمر زود سرآید حباب را

25. صائب چها به چشم تماشاییان کند

26. رویی که ساخت صبح قیامت نقاب را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
* عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* چون پستهٔ شیرینت شوری چو شکر دارد
* هر لحظه به شیرینی شوری دگر انگیزد
شعر کامل
عطار
* در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
* به هواداری آن عارض و قامت برخاست
شعر کامل
حافظ