صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 760

1. چون نی ز ناله نیست تهی بندبند ما

2. آه از نفس زیاده کشد دردمند ما

3. چون صبحدم به خون شفق غوطه ها زدیم

4. هر چند بود یک دو نفس نوشخند ما

5. در بوته ای که سنگ در او آب می شود

6. یک عمر ماند و آب نگردید قند ما

7. بر شیشه شکسته ظفر نیست سنگ را

8. ای سنگدل مخور به دل دردمند ما

9. صد چشم بد ز ناله ما دور می شود

10. ای شعله سرسری مگذر از سپند ما

11. گاهی که دست خویش به زلف آشنا کنی

12. غافل مشو ز حال دل دردمند ما

13. کی می رود به خون غزالان بیگناه؟

14. جایی که چین به خویش نگیرد کمند ما

15. پوچ است در رهایی ما دست و پا زدن

16. چون بند دست و پای خدایی است بند ما

17. در خاک شوره نشو و نما نیست تخم را

18. غم می کند حذر دل دردمند ما

19. موی سفید، عمر سبکرو چه می کند؟

20. حاجت به تازیانه ندارد سمند ما

21. صائب بگو بگو، که کلام متین توست

22. آرام بخش خاطر مشکل پسند ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
* مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند
شعر کامل
حافظ
* شب که سرو قامت او شمع این کاشانه بود
* تا سحر گه بر گریزان پر پروانه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ چه طرفه شاخ نباتیست کلک تو
* کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است
شعر کامل
حافظ