صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 817

1. بر چرخ محیط است فروغ نظر ما

2. ساحل دل دریاست ز آب گهر ما

3. در نامه ما حرف نسنجیده نباشد

4. از جیب صدف سفته برآید گهر ما

5. چون دیده ماهی که نماید ز ته آب

6. از پرده سنگ است نمایان شرر ما

7. هرچند پر و بال نداریم چو شبنم

8. از پرتو خورشید بود بال و پر ما

9. شیریم ولی زهره آزار نداریم

10. از جنبش رگ کوچه دهد نیشتر ما

11. آزادی ما در گرو پختگی ماست

12. آویخته است از رگ خامی ثمر ما

13. بیداد فلک را به تغافل گذرانیم

14. پوشیدن چشم است ز دشمن سپر ما

15. از همرهی عقل به جایی نرسیدیم

16. پیچیده تر از راه بود راهبر ما

17. یارب که دعا کرد که چون قافله موج

18. آسایش منزل نبود در سفر ما

19. صائب جگرش چون جگر صبح شود چاک

20. یک روز اگر چرخ کشد دردسر ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* من آن زمان ز دل چاک چاک شستم دست
* که شانه راه در آن زلف عنبرافشان یافت
شعر کامل
صائب تبریزی
* امروز شهر ما را صد رونق‌ست و جانست
* زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
شعر کامل
مولوی