صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 997

1. خاکساری پشتبان ویرانه ما را بس است

2. بی سرانجامی نگهبان خانه ما را بس است

3. لشکر بیگانه ای این ملک را در کار نیست

4. آمد و رفت نفس ویرانه ما را بس است

5. ابر اگر چون برق، خشک از مزرع ما بگذرد

6. آبروی خود چو گوهر دانه ما را بس است

7. نقش در سیماب نتواند گرفتن خویش را

8. بی قراری بت شکن بتخانه ما را بس است

9. گنج در ویرانه صائب جمع سازد خویش را

10. از دو عالم گوشه ای ویرانه ما را بس است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
* که این عجوز عروس هزاردامادست
شعر کامل
حافظ
* یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم
* هرچند درین عهد خریدار ندارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیش از تو بسی شیدا می‌جست کرامت‌ها
* چون دید رخ ساقی بفروخت کرامت را
شعر کامل
مولوی