سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 117

1. نه تنها، بر سر کوی تو ما را، کار، می‌افتد

2. که هر روی در آن منزل، ازین، صد بار می‌افتد

3. به بویت باد شبگیری، چنان مست است، در بستان

4. که چون زلفت ز مستی، بر گل و گلزار، می‌افتد

5. به خون مردم چشمم، شماتت کم کن، ای دشمن

6. چه شاید کرد، مردم را ازین، بسیار می‌افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* توشهٔ بخل میندوز که دو دست و غبار
* سوزن کینه مپرتاب که خنجر گردد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا
* سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
شعر کامل
وحشی بافقی
* افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
* شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
شعر کامل
حافظ