سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 150

1. دلی که شیفته یار دلربا باشد

2. همیشه زار و پریشان و مبتلا باشد

3. بلی عجب نبود گر بود پریشان حال

4. گدا که در طلب وصل پادشا باشد

5. بهانه تو رقیب است و نیست این مسموع

6. رقیب را چه محل گر تو را رضا باشد

7. جفای دشمن و جور رقیب و طعنه خلق

8. خوش است بر دل اگر دوست را وفا باشد

9. اگر تو را گذری بر من غریب افتد

10. و یا تو را نظری بر من گدا باشد

11. از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان

12. وزین طرف شرف روزگار ما باشد

13. فگار گشت به خون جگر دل سلمان

14. بترس از آنکه بد و نیک را جزا باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون دل بستگی غنچه با گل، کی نهان ماند؟
* که هرچ اندر دل غنچه ست سوسن بر زبان دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* گر به باغ از ارغوان و لاله و نسرین وگل
* حله‌های گونه‌گون بافد همی باد شمال
شعر کامل
امیر معزی