سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 165

1. مرا هوای تو از سر بدر نخواهد شد

2. شمایل تو ز پیش نظر نخواهد شد

3. اگر سرم برود گو برو مراد از سر

4. هوای توست مرا آن ز سر نخواهد شد

5. دلم به کوی تو رفت و مقیم شد آنجا

6. وزان مقام به جایی دگر نخواهد شد

7. سرم برفت به سودای وصل، می‌دانم

8. که این معامله با او به سر نخواهد شد

9. چنان ز چشم تو در خواب مستیم که مرا

10. ز خواب خوش به قیامت خبر نخواهد شد

11. به نوک غمزه چون نیشتر بخواهی ریخت

12. هزار خون که سر نیش‌تر نخواهد شد

13. خدنگ غمزه‌ات از جان اگر چه می‌گذرد

14. ولیکن از دل سلمان بدر نخواهد شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شیطان راه ما نشود گندم بهشت
* ما را بس است نان جوین دیار خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
* عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
شعر کامل
سعدی