سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 180

1. کسی که قصه درد مرا نمی‌داند

2. ز لوح چهره من یک به یک فرو خواند

3. حدیث شوق به طومار گر فرو خوانم

4. بجان دوست که طومار سر بپیچاند

5. بیا که مردم چشمم سرشک گلگون را

6. به جست و جوی تو هر سو چو آب می‌راند

7. نگویمت: به تو می‌ماند از عزیزی عمر

8. که عمر اگرچه عزیز است، هم نمی‌ماند

9. به آروزی خیال توام خوش آمد خواب

10. گر آب دیده من بر منش نشوراند

11. به آب دیده بگردانم از جفای تو دل

12. که آب دیده من سنگ را بگرداند

13. گرفت دیده من آب و دل در آن آتش

14. که گر خیال تو آید کجاش بنشاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زنگار غم فشاندی بر جانم و ندیدی
* کز چرخ لاجوردی دل هست لاجوردی
شعر کامل
خاقانی
* مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
* یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
شعر کامل
حافظ
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی