سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 336

1. ای آنکه رخ و زلف تو آرایش دیده

2. گردیده بسی دیده و مثل تو ندیده

3. از گوشه بسی گوشه نشین را که ببینی

4. در میکده‌ها چشم سیاه تو کشیده

5. چشمت به اشارت دل من برد و فدایت

6. چیزی که اشارت کنی ای دوست بدیده!

7. زلف تو بپوشد سراپای قدت را

8. آن شعر قبایی است به قد تو بریده

9. سربسته حدیثی است مرا با تو چو مویت

10. فی الجمله حدیثی است به گوش تو رسیده

11. چشمم به مژه قصه شوق تو نوشته

12. دل خون شد و آنگه ز سر خامه چکیده

13. ناصح سخن بوالعجم می‌شنواند

14. سلمان همه عمر این سخن از کس نشنیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر سرو که در چمن درآید
* در خدمت قامتت نگون باد
شعر کامل
حافظ
* بچین از شاخسار و جیب و دامن پرکن و بنشین
* به روی سبزهٔ نورسته زیر چتر نسترون
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* نقد حیرتخانهٔ هستی صدایی بیش نیست
* ای عدم نامی به دست آورده‌ای موجود باش
شعر کامل
بیدل دهلوی