سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 376

1. تو در خواب خوشی، احوال بیماران چه می‌دانی؟

2. تو در آسایشی، تیمار بیماری چه می‌دانی؟

3. نداری جز دل آزاری و ناز و دلبری کاری

4. تو غمخواری و دلجویی و دلداری چه می‌دانی؟

5. تو چون یک شب به سودای سر زلف پریشانش

6. نپیمودی درازی شب تاری چه می‌دانی؟

7. برو زاهد چه پرهیزی ز ناز و شیوه چشمش؟

8. بپرس این شیوه از مستان تو هشیاری چه می‌دانی؟

9. دلا گفتم، غم خود خور که کار از دست شد بیرون

10. تو را غم خوردن است ای دل تو غمخواری چه می‌دانی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج
* نروند اهل نظر از پی نابینایی
شعر کامل
حافظ
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* در گلستانی کان گلبن خندان بنشست
* سرو آزاد به یک پای غرامت برخاست
شعر کامل
سعدی