سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 38

1. من خراباتیم و باده پرست

2. در خرابات مغان، عاشق و مست

3. گوش، بر زمزمه قول بلی

4. هوش، غارت زده جام الست

5. می‌کشندم چون سبو، دوش به دوش

6. می‌دهندم چو قدح، دست به دست

7. دیدی آن توبه سنگین مرا؟

8. که به یک شیشه می چون بشکست؟

9. رندی و عاشقی و قلاشی

10. هیچ شک نیست که در ما همه هست

11. ما همان خاک در مصطبه‌ایم

12. معنی و صورت ما عالی و پست

13. آن زمان نیز که گردیم غبار

14. بر در میکده خواهیم نشست

15. همه ذرات جهان می‌بینیم

16. به هوایت شده خورشید پرست

17. بود در بند تعلق، سلمان

18. به کمند تو در افتاد و برست

19. ذره‌ای بود و به خورشید رسید

20. قطره‌ای بود و به دریا پیوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از درون خستگان اندیشه کن
* وز دعای مردم پرهیزگار
شعر کامل
سعدی
* از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
* جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
شعر کامل
حافظ
* با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی
* صبرم ازو کم‌ترست، دردم ازو بیش‌تر
شعر کامل
هلالی جغتایی