قطعه شمارهٔ 159
1. چو بر طلول دیار حبیب بگذشتم
2. که کرده بود خرابش جهان ز بی باکی
3. مجاوران دیار خراب را دیدم
4. در آن خرابه خراب و شکسته و باکی
5. به خاک رهگذار حبیب میگفتم
6. که ای غلام تو آب حیات در پاکی
7. کجا شدت گل این باغ و شمع این مجلس
8. کجا شد آن طرب و عیش و آن طربناکی
9. بسی ازین کلمات و حدیث رفت و نبود
10. در آن منازل خاکی بجز صدا حاکی
11. زمان زمان به دل و چشم خویش میگفتم
12. ایا منازل سلمان این سلماکی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده