سلمان ساوجیجمشید و خورشید (فهرست)

قسمت 98 - رباعی

1. چون گل دهنی زمانه پر خنده نکرد

2. کش باز به خون جگر آکنده نکرد

3. چون غنچه گل دمی دلی جمع نگشت

4. کایام هماندمش پراکنده نکرد

5. ملک چون عکس تاج افسری یافت

6. زجای خود به استقبال بشتافت

7. ز جای خود نرفت و رفت از جای

8. چو دامن بوسه اش می داد بر پای

9. به آغوش اندر آورد افسرش مست

10. گرفتش سیب سیمین بر کف دست

11. لبان و مشک و شهد و می به هم دید

12. می مشکین ز شیرین شهد نوشید

13. به زیر بید بن می دید خورشید

14. ز غیرت شد تنش لرزان تر از بید

15. ملک گفت: « از کجا ای سرو نامی

16. به اقبال و سعادت می خرامی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سحر شکفته تر از گل ز خواب برخیزد
* به دست طفل گذارند چون حنا در خواب
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب
* که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
شعر کامل
حافظ
* دل منزل تست ورنه روزی صدبار
* در پیش تو چون سپند می‌سوختمی
شعر کامل
ابوسعید ابوالخیر