سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 120

1. از دوست به هر جوری بیزار نباید شد

2. از یار به هر زخمی افگار نباید شد

3. ور جان و دل و دین را افگار نخواهی کرد

4. با عشق خوش شوخی در کار نباید شد

5. گر زان که چو عیاران از عهده برون نایی

6. دلدادهٔ آن چابک عیار نباید شد

7. هر گه که به ترک جان آسان نتوانی گفت

8. پس عاشق آن دلبر خونخوار نباید شد

9. چون سوختن دل را تن در نتوان دادن

10. از لاف به رعنایی در نار نباید شد

11. خواهی که بیاسایی مانند سنایی تو

12. هرگز ز می عشقش هشیار نباید شد

13. خواهی که خبر یابی از خود ز نگار خود

14. الا ز وجود خود بیزار نباید شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
* هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
شعر کامل
مولوی
* نظر چگونه بدوزم؟ که بهر دیدن دوست
* ز خاک من همه نرگس دمد به جای گیاه
شعر کامل
رودکی
* پشت طاقت بنفشه را خم شد
* بهر خود در لباس ماتم شد
شعر کامل
هلالی جغتایی